مجلس عزای امام حسین باید منشاء معرفت باشد

واقعا این جمله رو اگر رعایت می کردیم وضعیت عزاداری هایمان هم بهتر از این بود.....

امروز صبح از رادیو یک آهنگی شنیدیم که در ردیف موسیقی پاپ قرار می گرفت و به نوعی در خصوص عزای امام حسین بود ....

هر چند که هر کسی به وسع خودش فعالیت می کند اما با شنیدن آن آهنگ عجیب الخلقه به این نتیجه رسیدم که گاهی اصلا کاری نکردن بهتر است از کار های این چنینی

یاد گرفتنی های آبان ماه 92

یکی از مطالبی که به تازگی به آن جلب شده ام این است که شنونده ی خوبی باشیم همان قدر که گوینده ی خوبی هستیم....یعنی وقتی کلامی را می گوییم در نظر داشته باشیم که ممکن است شنوندگان نظری مخالف یا متفاوت داشته باشند...به گونه ای رفتار نکنیم که در ذهن آنها متبادر شود که تنها در صورتیکه حرف ما را تائید کنند ما به حرف آنها توجه خواهیم نمود و به به و چه چه خواهیم کرد !!!

بگذاریم در همین محیط های کوچک و گفت و شنود های جمع و جور باب آزادی بیان باز باشد....

دوم اینکه : آدم های دور بر مان را همان طور که هستند بپذیریم تا کمتر آسیب ببینیم

سوم اینکه : مواظب آنهایی باشیم که ناخواسته ناراحتشان می کنیم

چهارم اینکه : شیوه های متفاوت و حتی اهداف متفاوت دلیل بر فاصله و دوری نمی شود...می شود نگاه سیستماتیک به دنیا و آدم ها داشت و همه را در یک کل واحد مجسم کرد

در باب جهانی بعد از این جهان

 ما شانزده روزی را رفته بودیم مسافرت....به اتفاق پسرک دلبند و شیرین سخن ....

رفتنمان که مصادف بود با مجلس ترحیم پدر عاطفه ، برگشتنمان هم مصادف شد با درگذشت یکی از اقوام...

در سفر هم که بودم مدام در فکر این بودم که یک روزی همه ی این آدم هایی که خرم و خندان این سو و آن سو می روند و به زندگی شان دل خوش اند خواهند مرد بدون اینکه خاطره ای از آنان به جا بماند....

بدون اینکه کسی بفهمد که آنها چقدر دلشان می خواسته در هوای پاییزی قدم بزنند و چقدر در زندگی رویا داشته اند .....یا حتی مثلا چه غذاهایی دوست داشته اند ، چه کتاب هایی می خوانده اند ، عاشق چی بوده اند و .... و هزار مسئله دیگر....

خلاصه که ما یک روز بعد از برگشت دوباره رفتیم مجلس ترحیم.....